
معصومه درخشان طی گزارشی در پایگاه خبری مهرصبا نوشت:
نیاموختن مهارتهای کاربردی در زندگی مشترک یکی از عمدهترین عامل جدایی همسران از یکدیگر عنوان میشود. کارشناسان خانواده یادگرفتن انواع مهارتها در زندگی مشترک را کلید موفقیت در زندگی زوجین اعلام می کنند.
طی سالهای اخیر مقام معظم رهبری تاکید و تمرکز زیادی بر روی آسیبهای اجتماعی دارند، یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی که خانواده را به شدت درگیر خود کرده است، موضوع طلاق است.
یادگیری مهارتهای کاربردی در زندگی مشترک از جمله راهکارهایی است که کارشناسان بر آموزش مداوم آنها به منظور تداوم زندگی همسران تاکید میکنند.
دوری از سبک زندگی دینی و اسلامی و پایبند نبودن به اصول و ارزشهای خانوادگی یکی از مهمترین موضوعات مرتبط در امر طلاق است.
کارشناسان نبود و نیاموختن مهارتهای کاربردی در زندگی مشترک را یکی از عمدهترین عامل جدایی همسران از یکدیگر عنوان میکنند.
داشتن یک سری مهارتهای خاص در زندگی باعث کاهش طلاق در جامعه میشود به طوریکه یادگرفتن انواع مهارتها در زندگی مشترک کلید موفقیت در زندگی زوجین است.
مدیریت در زندگی زمانی حاصل میشود که افراد در کنار همدیگر از شناخت خوبی برخوردار باشند، در حالی که امروز در جامعه این شناختها میسر نمیشود و متاسفانه بسیاری از خانوادهها در آستانه فروپاشی از همدیگر قرار میگیرند.
مهارت های لازم برای ازدواج موفق
احسان رسولی کارشناس مذهبی در گفتوگو با خبرنگار ما در تبریز در مورد مهارتهای کاربردی در زندگی مشترک میگوید: متاسفانه در مرحله اول خانوادهها و سپس نهادهایی که در زمینه ازدواج جوانان متولی هستند، مهارتهایی که یک دختر و پسر باید قبل از ازدواج آن را یاد بگیرد، به جوانان نیاموختهاند و جوانان طرز مواجه شدن با این موضوع را در زندگی مشترک نمیدانند.
وی افزود: اولین مهارتی که همه ما قبل از تشکیل خانواده باید با آن آشنا شویم، مهارت یادگیری و نحوه شناخت از طرف مقابل است، بهگونهای که اگر شناخت دقیق و خوبی از همسر صورت گیرد، میتوان نیازهای روحی، روانی و جسمی او را برآورده کرد و زمینههای بروز یک اختلاف و درگیری بزرگ را گرفت.
این کارشناس مذهبی، مهارت ارتباط را یکی دیگر از مهارتهای قابل اهمیت در زندگی مشترک دانست و افزود: زبان ارتباط برقرار کردن از جمله مهارتهای قابل توجهی است که هر چقدر آن را تقویت کنیم، به همان نسبت میتوان به اهداف تعیین شده دست یافت.
رسولی ادامه داد: از سوی دیگر در سبک زندگی اسلامی دستورات و تاکیدات زیادی بر نحوه ارتباط والدین با فرزندان تاکید شده است، به طوریکه هر چقدر والدین مهارت ارتباط با فرزندان را بهتر و بیشتر یاد بگیرند، خیلی بهتر و بیشتر میتوانند زندگی شادی داشته باشند.
تک فرزندی آفت سبک زندگی دینی و اسلامی
وی در ادامه تک فرزندی را آفت سبک زندگی دینی و اسلامی ذکر کرد و اظهار داشت: متاسفانه در جامعه امروز فرزندان به شدت تنها هستند و این موضوع باعث میشود والدین تمام امکانات را برای تک فرزند خود فراهم کنند در نتیجه در جامعه تک فرزندی وقتی همه کارها بر عهده والدین است، دختران و پسران به گونهای تربیت میشوند که توانایی رویارویی با مشکلات را ندارند و به محض اینکه در زندگی مشترک کوچکترین اختلافی پیش میآید به جدایی و طلاق فکر میکنند.
وی، نداشتن رشد اخلاقی را یکی از زمینههای بروز مشکلات در خانوادهها ذکر کرد و افزود: عدم رویارویی با مشکلات باعث میشود که جوانان توان مقابله با آن مشکلات را نداشته باشند و بدون اینکه از لحاظ شخصی رشد کنند، با آسیبهای خانوادگی زیادی مواجه میشوند و همه این مسائل دست به دست هم میدهد تا احساس شکست در زندگی مشترک بر آنها غلبه کرده و به جدایی فکر کنند.
عدم شناخت ما از سبک زندگی دینی و اسلامی
سیده محبوبه موسوی، جامعهشناس فرهنگی نیز به خبرنگار ما گفت: امروزه با گسترش روزافزون ارتباطات، هنجارها و ارزشهای جامعه به کلی دگرگون شده است.
وی افزود: اکنون بسنده کردن به روشهای سنتی برای مقابله با آسیبهای اجتماعی مانند گذشته راهکار مناسبی نیست.در گذشته بسیاری از آسیبهای اجتماعی از جمله طلاق با واسطهگری و پا درمیانی ریش سفید قوم یا کدخدای روستا حل و فصل میشد ولی اکنون دیگر این روش منسوخ شده است.
موسوی معتقد است: عدم شناخت ما از سبک زندگی دینی و اسلامی باعث شده است که ما نتوانستهایم الگوهای دینی و اسلامی را به عنوان یک الگوی مد روز به جوانان عرضه کنیم. بنابراین جوانان میپندارند سبک زندگی دینی و اسلامی همیشه با شکست مواجه میشود.در حالی که متون دینی ما پر است از نمونههایی که در مورد احترام به حقوق همسران و فرزندان در خانواده بحث میکند.
این جامعهشناس فرهنگی ادامه داد: اکنون در اثر گسترش ارتباطات، خانوادهها با انواع سبکهای زندگی آشنا شدهاند و تنوع سبک زندگی باعث سردرگمی افراد میشود و در این میان قدرت انتخاب را از آنان گرفته است به طوری که جوانان نمیدانند کدام نوع زندگی برای آنان مناسبتر است.
جوانان در زندگی مشترک خود انواع زندگی فقیرانه، متوسط، زندگی دینی، زندگی اعیانی و لاکچری و به اصطلاح زندگی غربی را میبیند و از طرفی در معرض انواع آسیبها و تهدیدها قرار میگیرند و از آنجایی که قدرت تجزیه و تحلیل ندارند به اختلاف در زندگی مشترک رسیده و به جدایی فکر میکنند.
افزایش سن ازدواج، نرخ رشد و باروری کاهش پیدا کرده و فاصله سنی بین فرزندان و پدر و مادر خیلی بیشتر شد
وی با اشاره به افزایش سن ازدواج در جامعه گفت: پیش از این جوانان به ندرت تا مرز ۳۰سالگی مجرد بودند، بسیاری از جوانان تا سن ۳۰سالگی صاحب چند فرزند شده بودند ولی اکنون با توجه به افزایش سن ازدواج، نرخ رشد و باروری کاهش پیدا کرده و فاصله سنی بین فرزندان و پدر و مادر خیلی بیشتر شد است، در واقع یک شکاف نسلی در این میان به وجود آمده است و والدین و فرزندان نقطه اشتراکی باهم ندارند، والدین نمیتوانند نکات کلیدی و کاربردی زندگی و مهارت را به فرزندان خود بیاموزند.
موسوی، معرفی الگوهای تربیتی را در جامعه یکی از راهکارهای مفید و موثر در کاهش اختلافات بین خانوادهها ذکر کرد و افزود: ترویج و معرفی الگوهای تربیتی در سبک زندگی دینی و اسلامی میتواند باعث آشنایی زوجهای جوان با خانوادههای موفق شده و باعث پذیرش آنها در میان عموم شود.
این جامعهشناس فرهنگی آشنا نبودن زوجها به مهارتهایی که در یک زندگی مشترک برای آنها لازم است را یکی از تهدیدهای زندگی مشترک دانست و گفت: خیلی از افراد در جامعه با تیپهای شخصیتی و روحیات مربوط به افراد مختلف آشنا نیستند و این موضوع باعث اختلافات عمده در زندگی میشود.
وی تاکید کرد: به لحاظ روانشناسی و جامعهشناختی چندین نوع تیپ شخصیتی در انسانها وجود دارد که بهتر است خانوادهها قبل از تشکیل یک زندگی مشترک با مراجعه به کلینیکهای روانشناسی و مشاوره، فرزندان خود را نسبت به روحیات و شخصیت فرد مقابل خود آشنا کنند تا از همان ابتدا در مورد نحوه زندگی مشترک با همدیگر اطلاعاتی کسب کنند.
موسوی با ذکر مثالهایی ساده که موجب بروز اختلاف در زندگی افراد میشود، خاطرنشان کرد: وقتی افراد به روحیات همدیگر آشنا نیستند، کوچکترین مسائل باعث بروز تشنج و اختلاف میشود، به عنوان مثال اختلاف در مورد نحوه مهمانی گرفتن و دعوت از اقوام و دوستان برای مهمانی، اختلاف بر سر نحوه گذراندن اوقات فراغت آخر هفته یا چگونگی خرید کردن برای منزل یا خرید برای همدیگر از جمله مسائل ساده و پیش پا افتادهای است که زوجین بدون توجه به روحیات همدیگر باعث دل آزردگی و اختلاف میشوند.
وی، به خانوادهها توصیه کرد که زبان مشترک و مهارت کاربردی برای رفع اختلاف در زندگی را به فرزندان خود بیاموزند و به اصطلاح قبل از آن که شعله آتش خشم و عصبانیت فرزندان خود را شعلهور کنند، با یادگیری مهارتهای خاص برای دوام زندگی فرزندان خود بکوشند و سعی نکنند فرزندان خود را به جدایی و طلاق سوق دهند، چرا که با گسترش طلاق در جامعه بسیاری از آسیبهای اجتماعی پس از طلاق دامنگیر فرزندان میشود و آن موقع دیگر نمیتوان به راحتی برای آینده فرزندان خود تصمیمگیری کرده و نسخهپیچی کرد.