×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  یکشنبه - ۲ دی - ۱۴۰۳   - ساعت: ۰۹:۲۷
it is true
true
true
مادری که عمرش را پای معلم شدن دختر ناشنوایش گذاشته است

مانند تمام مادران ایرانی با اصالت و وقار بر روی صندلی نشسته و از آن روزهای نه چندان دور می‌گوید، از روزگاری که امکانات در شهرستان به قدری کم بود که او مجبور بود سوسن را برای ادامه تحصیل به تهران بفرستد و قطار، آخر هر هفته چشم به راه او بود تا مادر را برای دیدن فرزند به تهران ببرد.

به گزارش پایگاه خبری مهرصبا مرجع اخبار شهرستان میانه، به نقل از ایسنا، تا مقصد چشم به راه بود و دل نگران سوسن، اما حسی از درون، این اطمینان را به او می داد که آن‌ها می‌توانند از پس این همه سختی بربیایند. پشت معلم ناشنوای مدرسه استثنائی شهرستان میانه، مادری با اراده پولادین و فداکار است که الان گرد سپیدی بر موهایش نشسته و با لبخندی از سر رضایت، دخترش را در لباس حرفه مقدس معلمی به تماشا نشسته است.

خانم شهین سرچمی، هر چند خود معلمی نیست که بر سر کلاس درس تدریس کند؛ اما از این جهت به سوژه خبری گزارش ما تبدیل شده است که مادری را در حق سوسن، تمام کرده و درسی از جنس ایثار داده تا دخترش بتواند امروز در مدرسه استثنائی ایثار میانه، تدریس کند، مدرسه‌ای که سوسن، زمانی پشت نیمکت‌هایش نشسته و درس خوانده بود، امروز محل کار او است.

خانم سرچمی از امکانات محدود آن زمان می‌گوید که سبب شده تا سوسن نتواند بیشتر از کلاس پنجم درس بخواند و مادر بعد از آن، تصمیم گرفته تا به هر زحمتی که شده دختر ناشنوایش را به مدرسه‌ای شبانه روزی در تهران بفرستد و رنج دوری را به جان بخرد، او می‌گوید: هر هفته دست پر و با چیزهایی که لازم داشت و خریده بودم، به دیدنش می‌رفتم و در کنارش بودم، صبح سوار قطار می‌شدم و می‌رفتم تا احساس تنهایی نکند و عصر به میانه برمی‌گشتم. در تمامی جلسات شرکت می‌کردم تا با کمک هم جلو برویم.

نباید در برابر ناشنوایی زانو می‌زدیم، نترسیدم، حتی یک لحظه هم به ذهنم خطور نکرد که سوسن از بقیه بچه‌ها چیزی کم دارد و از ته قلبم باور داشتم که معلولیت و نشنیدن، دلیلی بر محدودیت نیست و دختر من هم می‌تواند مثل بچه‌های دیگر موفق شود و هر کاری که آن‌ها انجام می‌دهند را انجام دهد.

مادری که عمرش را پای معلم شدن دختر ناشنوایش گذاشته است

در ادامه سوسن رضالو روی صندلی مصاحبه می‌نشیند و حرف می‌زند و با لب‌خوانی و کمی دقت تا حدودی متوجه صحبت‌هایش می‌شویم، اما همکارش حرف‌هایش را به طور کامل ترجمه می‌کند و می‌گوید: به شغلش خیلی علاقه‌مند است و از اینکه توانسته به اینجا برسد، احساس خوشحالی می‌کند. او هم مانند اغلب معلمان دیگر به ویژه در مقطع ابتدائی، اهل نشستن و در جا زدن نیست و تمام ساعت درسی را سر پا در ایستاده و در حال تدریس مفهوم ضرب و رفع اشکال از دانش‌آموزان است.

شاید تصادفی نیست که دانش‌آموز دیروز با مادری فداکار و پشتکاری مثال‌زدنی، امروز در مدرسه‌ای تدریس می‌کند که ویژه دانش‌آموزان استثنائی بوده و به نام مدرسه “ایثار” نامگذاری شده است و شاید این اولین باری باشد که عنوان یک مدرسه با جنس کار یک معلم انقدر به هم بیایند.

همکاران خانم رضالو از او و محاسن اخلاقی و دوستی صمیمانه او با بچه‌ها می‌گویند: این همکارمان نه تنها معلم که دوست و مشاور بچه‌هه هم بوده و بسیار با مسئولیت و وظیفه‌شناس است.

آقای نجفی، مدیر مدرسه استثنائی ایثار میانه هم با ابراز رضایت از خانم رضالو در طول ۲۰ سال خدمتش در مدرسه می‌گوید: پشتکار و اراده ایشان، زبانزد است و خانم رضالو الگوی خوبی برای کسانی است که با برخی نقص‌ها زندگی می‌کنند و آن را محدودیت می‌شمارند.

در ادامه دانش‌آموزان نیز از تلاش‌ها و زحمات خانم سوسن رضالو قدردانی می‌کنند؛ خانم رضالو علاوه بر تدریس، دیوارهای مدرسه و سالن و کلاس‌ها را نیز با طرح‌هایی جالب و کودکانه رنگ‌آمیزی کرده و جذابیت دو چندانی به محیط مدرسه بخشیده‌ است که از همان بدو ورود به حیاط مدرسه توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند و جمله‌ای بر سر در مدرسه نوشته شده است که می‌تواند حسن ختام گزارش و جمله‌ای انگیزه‌بخش به تمام کسانی باشد که با معلولیت زندگی می‌کنند: معلولیت، ناتوانی نیست.

مادری که عمرش را پای معلم شدن دختر ناشنوایش گذاشته است

true
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


مهرصبا
false